برشی از این روزها...با بچه ها!
گاهی ساعت ها خبره به چشمهای زیبا و معصوم فندق می مونم و گاهی مبهوت شبربن زبونی های سروشم ... وقتی فندق خوابش مباد و مبگه ..ماما بو وووه!!! هیچی جز تخت کوچولوش نمی بینم و زندگی همین میشه ! وقتی سر حال هست و داد می زنه با اااااا با ااااا ...تو دلم میگم : ای دم بریده !! من زحمتتو میکشم این همه و یعد وقت سز خوشی میگی بابا؟؟؟ وقتی می بوسمش دنیا مال منه !!1 ...
نویسنده :
مریم و سعید
15:33